به گزارش همشهری آنلاین، شاید اصلا باورتان نشود که چنین دهکده کوچکی وجود دارد. برای دیدن آن هم لازم نیست شال و کلاه کنید و به یک مسافرت خارجی بروید؛ اگر اهل گردش و ایرانگردی باشید با یک سفر کوتاه به شمال شرق ایران میتوانید یکی از معماریهای بینظیر این منطقه را ببینید؛ یک دهکده کوچک کاملا چوبی که در روستای محمدآباد نیشابور قرار دارد. همه این بناهای چوبی توسط مهندس حمید مجتهدی ساخته شدهاند.
البته در این راه خانواده و چند نفر از روستاییان هم کمک او بودهاند. مهندس مجتهدی این سازههای چوبی را بنا کرد تا مردم با زندگی در خانههای چوبی که در برابر زلزله مقاوم هستند آشنا شوند. مجتهدی معتقد است ساخت سازههای سنگین و مقاوم در برابر زلزله- مانند ساختمان مجلس وکتابخانه ملی- خیلی هزینهبر است و افراد عادی نمیتوانند از عهده مخارج ساخت آنها برآیند؛ به همین دلیل او سازههای سبک چوبی را پیشنهاد میکند که سبکتر، سریعتر و ارزانتر ساخته میشوند. در این دهکده گشتی زدیم و از آقای مهندس درباره انگیزه و چگونگی ساخت این سازههای چوبی پرسیدیم.
تحصیلاتش را در رشته عمران در آمریکا و دانشگاه برکلی پشت سر گذاشته است. بعد از اینکه درسش تمام شد به ایران برگشت تا به هموطنانش کمک کند. مهندس حمید مجتهدی ۶۹ سال دارد و برای اینکه درباره انگیزهاش از ساخت این سازههای چوبی بیشتر بدانید باید پای صحبتهایش بنشینید؛ «دیپلمم را در رشته طبیعی و در مشهد گرفتم، بعد از آن به آمریکا رفتم و در دانشگاه برکلی در رشته عمران تحصیلاتم را ادامه دادم و تخصصم را که سازههای مقاوم در برابر زلزله است از این دانشگاه گرفتم. سال ۵۶ و بعد از زلزله طبس بود که اولین بار فکر ساخت این دهکده ضد زلزله به ذهنم رسید. میخواستم ثابت کنم میشود در خانههای چوبیای زندگی کرد که در برابر زلزله مقاوم هستند».
اولین جرقه این طرح با وقوع زلزله طبس به فکر مهندس مجتهدی رسید اما برای عملی کردن آن مشکلات زیادی پیش رو داشت. اولین مشکل تامین چوب مورد نیازش بود؛ چرا که ساخت یک دهکده چوبی به مقدار زیادی الوار احتیاج داشت؛ «اولین مشکلم برای ساخت دهکده چوبی تامین الوارهای چوب بود؛ برای همین پنج هکتار از زمینهای زراعی را به کاشت نهالهای درخت صنعتی اختصاص دادم. اما رشد این نهالها هشت تا ده سال طول میکشد تا بتوان آنها را قطع و از چوبشان استفاده کرد».
مشکلات کار
بعد از اینکه آقای مجتهدی نهالها را کاشت، منتظر ماند تا زمان استفاده از آنها فرابرسد. مهندس در طول این هشت سال به طراحی سازههای چوبیاش فکر میکرد؛ «اواخر سال ۶۳ بود که شروع کردیم به قطع درختانی که میشد از آنها استفاده کرد. البته ما تمام الوارهایی را که احتیاج داشتیم از راه قطع کردن این درختان به دست نیاوردیم، قسمتی را هم از روستاهای اطراف خریداری کردیم. مثلا از روستای دورود که الان شهر شده است مقدار زیادی چوب خریدیم».
مشکل دیگری که مهندس مجتهدی با آن روبهرو بود نداشتن نیروی کار متخصص بود؛ برای همین شروع کرد به آموزش روستاییانی که میخواستند در این راه به او کمک کنند؛ «آن زمان میخواستم دهکده خیلی بزرگتری درست کنم اما نتوانستم از عهده هزینههای آن بربیایم. این چند سازه را هم به کمک همسر، فرزندان و چند نفر از اهالی روستا ساختهام. همسرم که فارغالتحصیل رشته هنر از دانشگاه لسآنجلس آمریکاست در این راه مرا یاری کرد. او بیشتر قسمتهای این بناهای چوبی را طراحی کرد».
آقای مجتهدی سه پسر و یک دختر هم دارد که در زمان ساخت این سازههای چوبی محصل بودهاند؛ «همه فرزندانم در حال حاضر دانشجو هستند. پسرها مشغول تحصیل در رشته عمرانند و دخترم هم اقتصاد میخواند. وقتی در حال ساخت دهکده چوبی بودیم، آنها محصل بودند و بیشتر تابستانها به ما کمک میکردند. به جز افراد خانوادهام چند نفری از روستاییان هم به ما در این کار کمک کردند. البته حدود یکسال طول کشید تا به آنها آموزش دادم».
یکی دیگر از مشکلاتی که او برای ساخت دهکده چوبیاش باید با آن دست و پنجه نرم میکرد، تنوع چوبی بود که باید در سازهها استفاده میشد؛ «ما باید برای سقف بناها از چوبهایی استفاده میکردیم که در برابر آب مقاوم باشند؛ چوب درختهایی مانند سنجد و بید. اما خوبی این کار این بود که در طول ساخت این سازهها من تجربیات زیادی به دست آوردم و روشهای عملیتری برای ساخت سازههای چوبی پیدا کردم».
آغاز کار
وقتی الوارهای مورد نیاز برای ساخت دهکده چوبی تامین شد، مهندس کارش را شروع کرد و دو خانه مسکونی، مسجد، کتابخانه، پنج مغازه، رستوران، گلخانه و سرویسهای بهداشتی دهکده را ساخت؛ «کارم را ابتدا با ساخت خانه خودم شروع کردم که ۳۶۰متر زیربنا دارد و شامل چهار اتاق خواب، دو حمام، دو بهارخواب به اضافه پذیرایی و سرویس بهداشتی است.
بعد از این سازه خانه پسرم را شروع کردم که یک خانه کوچک ۴۰متری است. البته در خانههای چوبی به دلیل اینکه ضخامت دیوارها ده سانتیمتر است فضای خانه بزرگتر میشود. بعد از خانه پسرم نوبت به ساخت مسجد دهکده رسید. البته ما مسجد را درست در محلی ساختیم که مسجد قبلی دهکده بنا شده بود».
دری برای مسجد
مجتهدی از مراحل ساخت مسجد خاطرههای زیادی دارد؛ خاطرههایی که هیچوقت از یاد نمیبرد؛ «کار ساخت مسجدچوبی تقریبا به اواسط راه رسیده بود و به دنبال یک در و یک چوب هفت متری که در قسمت سقف کاربرد داشت میگشتیم. یکی از اهالی روستا وقتی از ماجرا باخبر شد یک در چوبی برای ما آورد که ما آن را کار گذاشتیم. روز بعد وقتی برای ادامه کار رفتیم متوجه شدیم قسمتی از آن آتش گرفته و خاکستر شده است. بعدا از این ماجرا اهالی روستا ادعا کردند این در متعلق به خانه یکی از خانهای قدیم روستا بوده،
برای همین لایق مسجد نبوده و سوخته است. بعد از آن ماجرا برای پیدا کردن در و چوب هفت متری خیلی از چوب فروشیها را گشتیم اما نتوانستیم جنس دلخواهمان را پیدا کنیم. تقریبا دیگر ناامید شده بودیم که یک روز مردی به سراغمان آمد و یک چوب هفت متری و یک در چوبی برایمان آورد. او گفت این چوبها متعلق به مسجد روستای آنها بوده که مدتی قبل خراب شده است. به این ترتیب ما با استفاده از آنها کار ساخت مسجد را تمام کردیم».
مجتهدی و همکارانش برای ساخت این سازههای چوبی زحمات زیادی کشیدهاند. آنها هیچ وقت فکر نمیکردند روزی گردشگران برای تماشای این سازهها به روستای آنها سفر کنند؛ «وقتی کار ساخت مسجد و خانهها تمام شد کمکم مردم برای تماشای این خانهها راهی روستای ما شدند؛ برای همین تصمیم به ساخت چند مغازه و سرویس بهداشتی گرفتیم تا رفاه بیشتری داشته باشند.
من این کار را تا آنجا که توان مالیام اجازه میداد جلو بردم و هیچ وقت هزینهها را حساب نکردهام. اما خب این کار هزینه بالایی داشت. الان هم اگر منابع مالیام تامین شود این دهکده را گسترش میدهم. البته از مردمی که برای بازدید به این محل میآیند انتظار دارم مراقب این سازهها باشند تا آسیبی به آنها نرسد».
نظر شما